سوار پا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با سوار پا
چو بخت نیست کسی را، چه کار آید عقل سوار پا چو ندارد رکاب زین عیب است
بازش آرای همنشین و فتنه بنشان کان سوار پای اگر در زین درآرد فتنه بالا میرود
چو بر رکاب نهاد آن سوار پای غریمت ز شهر بند سکون محتشم دو اسبه بدر شد