لغت نامه دهخدا
سهمین. [ س َ ] ( ص نسبی ) ترسناک. سهمگین:
دگر دید دشتی همه کند مند
در آن شهر سهمین درختی بلند.اسدی.
سهمین. [ س َ ] ( ص نسبی ) ترسناک. سهمگین:
دگر دید دشتی همه کند مند
در آن شهر سهمین درختی بلند.اسدی.
💡 نوری ابو سهمین (۲۰۱۴–۱۶)(رئیس کنگره ملی لیبی)