سنتروک

لغت نامه دهخدا

سنتروک. [ س ِ ] ( اِخ ) نسب او محققاً معلوم نیست، ولی ظن قوی این است که برادر اشک ششم مهرداد اول و اشک هفتم فرهاد دوم بوده و اسم سنتروک در عهد قدیم چنین بوده سیناتروکس ( فیه گون ) سین تروکس، ولی املای سکه ها به یونانی سان تروکس است. ( از ایران باستان ج 3 ص 2280 و 2281 ).

فرهنگ فارسی

اشک دهم از سلسله اشکانیان ( جل. ۷۶- ف. ۶۷ ق م. ) وقتی که او بتخت سلطنت نشست پیر مردی ۸٠ ساله و ناتوان بود و پارت از جهت منازعات داخلی در مقابل تیگران دو ولایت [ کردون ] ( شمال کردستان ) و [ آدیابن ] ( آسور قدیم ) را از دست داده بود. وی در جنگهای بین مهرداد ششم ( پادشاه پنت ) با رومیان بیطرف ماند.
نسب او محققا معلوم نیست ولی ظن قوی اینست که برادر اشک ششم مهرداد اول و اشک هفتم فرهاد دوم بوده.

جمله سازی با سنتروک

بهرام گشنسپ از افسران ارتش ایران از خاندان مهران بود. نام او اولین بار در تاریخی نامعین ذکر می‌شود که او لشکرکشی موفقی به حمیر انجام می‌دهد. او موفق می‌شود که شاه حمیر سنتروک را دستگیر کند، پایتخت او را غارت کند و اسرای زیادی را به چنگ آورد. نام او مجدداً در سال ۵۷۳ ذکر می‌شود. او در آن هنگام رهبر پادگان ساسانی در شهر مهم نصیبین است که توسط فرمانده بیزانسی مارسیان محاصره شده است. بهمن گشنسپ به کمک چند قبیله، در سارگادون در نزدیکی نصیبین با مارسیان می‌جنگد. بااین‌حال، شکست خورده و پس از آن نام او در هیچ منبعی ذکر نشده است.