سلامت روی

لغت نامه دهخدا

سلامت روی. [ س َ م َ رَ ] ( حامص مرکب ) صرفه جویی واعتدال و کم خرجی. ( ناظم الاطباء ). || نظم و انتظام در معیشت و امور زندگانی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

صرفه جویی و اعتدال و کم خرجی

جمله سازی با سلامت روی

در ره عشق ای بلا، مهلت گامی بس است جان سلامت روی، باد فدای گزند
از بس گزیده است سلامت روی مرا موج خطر به چشم من آغوش مادرست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مرسوله
مرسوله
حدس
حدس
ژرف
ژرف
کردار
کردار