سختیت

لغت نامه دهخدا

سختیت. [ س ِ ] ( ع ص، اِ ) پست ناآمیخته. || آرد سپید. || پست کم روغن. || غبار بلند رفته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || بسیار درشت از هر چیزی. ( منتهی الارب )( آنندراج ). || شدید. صلب. و اصل آن سخت فارسی است معرب شده به سختیت تغییر یافته است. || باریک از هر چیزی. ( المعرب جوالیقی ص 179 ).

جمله سازی با سختیت

کدام است بهتر تو را دوست؟ گفت کسی کاو بود گاه سختیت جفت
مگر بودمی گاه سختیت یار چو با اهرمن ساختی کارزار