سبز میل

لغت نامه دهخدا

سبز میل. [ س َ] ( اِ مرکب ) کنایه از آسمان و افق است:
چو خورشید برزد سر از سبز میل
فروشست گردون قبا را ز نیل.نظامی.

فرهنگ فارسی

کنایه از آسمان وافق است

جمله سازی با سبز میل

چو خورشید برزد سر از سبز میل فرو شست گردون قبا را ز نیل
طلای سبز: در صورت ترکیب فلز طلا با فلز روی، رنگ طلا به سمت رنگ سبز میل می‌کند و هرچه درصد فلز روی بالاتر رود میزان سبزی هم بیشتر می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیت
هیت
خوار
خوار
کونی
کونی
فال امروز
فال امروز