زلقی

لغت نامه دهخدا

زلقی. [ زَ ل َ ] ( ص نسبی ) منسوب به زَلَق: اسهال زلقی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زلق شود.
زلقی. [ زَل ْ ل َ ] ( اِخ ) شعبه ای از ایل چهارلنگ بختیاری است. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 76 شود.

فرهنگ فارسی

شعبه ازایل چهار لنگ بختیاری است

دانشنامه آزاد فارسی

زَلَقی
(یا: زلکی) از ایلات لُر بختیاری چهارلنگ، متشکل از طوایف براهیم وند، بزی، جاوند، چهاربُری، دره کایدی، دوغ زنی، رحمت وند، قالی غیب الله وند، لیرکی، ماندنی، میانجایی و هزاروسی، مرکب از ۲,۲۷۲ خانوار چادرنشین. سردسیر این مردم در الیگودرز و گرمسیر آنان در شهرستان دزفول است. زلقی ها در برخی شورش های عشایری در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار شرکت داشتند.

جمله سازی با زلقی

💡 از ترکیبِ تیره‌ها، طایفه به وجود می‌آید که پرجمعیت‌ترین آن‌ها عبارتند از: بابادی، اورک، زلقی، گندلی، شهنی، بهداروند، ممی‌وند، زراسوند و….

💡 باغ لطفیان، روستایی از توابع بخش بشارت شهرستان الیگودرز در استان لرستان ایران است. این روستا یکی از اقامت گاه‌های دائمی طایفه مینجائی زلقی می‌باشد.

💡 از طوایف قدیمی این روستاها که اکثرا بختیاری هستند می توان فقط و فقط به آسترکی تعداد معدودی از طایفه زلقی و بساک اشاره کرد... 

💡 در منطقه الیگودرز، بخش بزرگی از حوزه جغرافیایی این منطقه به نام بخش زلقی به عنوان سکونتگاه اصلی ایل زلقی نامگذاری شده است.

💡 پیشکوه ذلقی، دهستانی است از توابع بخش زلقی شهرستان الیگودرز در استان لرستان ایران.

💡 زلقی (هندیجان)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان هندیجان در استان خوزستان ایران است.