رخصت فرما

لغت نامه دهخدا

رخصت فرما. [ رُ ص َ ف َ ] ( نف مرکب ) اجازه و اذن دهنده. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اجازه و اذن دهنده

جمله سازی با رخصت فرما

مسلم بن عَوْسَجَه خواست تيرى به جانب آن ملعون افكند آن حضرت رضا نداد و منعش فرمود،عرض كرد: رخصت فرما تا او را هدف تير سازم همانا او فاسق و از دشمنان خدا و ازبزرگان ستمكاران است و خداوند مرا بر او تمكين داده.