دور و بر

لغت نامه دهخدا

دور و بر. [ دَ / دُو رُ ب َ ] ( ترکیب عطفی، ق مرکب ) دوروور. حوالی. اطراف. پیرامون. پیرامن. حول. گرد. گرداگرد. دورتادور. گردبرگرد. ( یادداشت مؤلف ).
- دوروبریها؛ اطرافیان. حاشیه نشینان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

اطراف حوالی: [[ نگاهی به دور و بر خود کرد ]].

جمله سازی با دور و بر

ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالش‌های بسیاری روبه‌رو می‌شود. در خلاصه داستان این فیلم آمده‌است: «همیشه همین‌جوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می‌شدن. اون‌قدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرنده‌ها دور و بر لونه‌هاشون جیغ می‌کشیدن. یکی از بچه‌ها قسم می‌خورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده…».
سالانه یک هفته سال تحصیلی دور و بر کارناوال از 22 فوریه تا 1 مارس 2020 به طول انجامید و تعداد معدودی از مردم در آن دوره به تعطیلات اسکی می روند. تعداد عفونت های ویروس شناسایی شده به همین دلیل با بازگشت افرادی که در استراحتگاه های اسکی شمال ایتالیا اقامت داشتند، به شدت افزایش یافت.
با انتشار این آلبوم انریکه بیش از پیش مشهور شد. با این حال شهرت چیزی است که به گفتهٔ خودش هیچ‌گاه او را تحت تأثیر قرار نداده، هرچند که با آن بزرگ شده‌است. در هر حال داشتن پدری به نام خولیو ایگلسیاس باعث می‌شود تا دور و بر شما همیشه چند خبرنگار پرسه بزنند!
در ابتدا، او یک نیمهٔ صدف شکسته را برداشت و بالا برد تا قوس بزرگ آسمان را بسازد. بعد نیمهٔ دیگر را پایین گذاشت تا زمین را بسازد. بعد به دور و بر نگاه کرد و چیز دیگری نیافت؛ اما بدن او باقی مانده بود که باید در کار آفرینش به‌کار می‌رفت. پس تانگاروآ، بدن خود را خاک روی زمین کرد.
همان گونه که گفته شد زبان و لهجه هایی که در نواحی دور و بر همدان،سمنان، گزبرخوار،نطنز، کاشان،نایین،خوانسار، میمه، گرکویه(جرقویه)،کوهپایه،خمینی شهر،کمشچه و خورزوک(خورزوق کنونی) با دوگانگی‌های (تفاوت های) اندکی مورد استفاده‌ی روزمره‌ی اهالی این مکان‌ها است یکی از نژاده‌ترین زبان های ایرانی است این زبان یکی از شاخه های زبان پهلوی است.
اغلب به سكوت مى گذراند و به ذكر خفى و معاملات پنهانى با پروردگار خويشمشغول است. گمنام است و افراد كمى دور و بر اويند تا اين كه آيت الله نجابت خدمتايشان مى رسد و كم كم افراد ديگرى را با ايشان آشنا مى كند. مراوداتش بيشتر مى شودو جلساتش منسجم تر. و به اين ترتيب او شمعمحفل عشاق مى شود و اين در حدود سال 1330 ه‍ ق بود.