دوئیت

لغت نامه دهخدا

دوئیت. [ دُ ئی ی َ ] ( مص جعلی ) ( مرکب از دوئی فارسی + یت عربی ) دوگانگی. این کلمه که به جای دویی استعمال کنند مانند «دارائیت » و نظایر آن مصدر است که از کلمه فارسی ساخته شده است. ( از نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال 1 شماره 4 ص 16 ). رجوع به دویی شود.

جمله سازی با دوئیت

نهایت در معیت اتحاد است ز کتمان دوئیت آن مراد است
بحق این اتتحاد است و معیت تمیزش لیک باقی از دوئیت
گیری اگر حجاب دوئیت زچشم دل روشن زچشم شاهد وحدت بصر کنی
صوفی و مفتی خود از دوئیت بریند چون کون خری بیفتند یکسریند
بآب شمشیر عشق نقش دوئیت بشست بزیر زنجیر عشق شیر فلک شد اسیر
از تو عیان است جلوه صمدیت هیچ تو را با خدای نیست دوئیت