درین سو

لغت نامه دهخدا

درین سو. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه. واقع در 33 هزار و پانصد گزی باختر قره آغاج و 3هزارگزی جنوب راه شوسه مراغه به میانه، با 410 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه.

دانشنامه عمومی

درین سو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان نظرکهریزی بخش نظرکهریزی شهرستان هشترود واقع شده است.

جمله سازی با درین سو

بگفت از دوریش چونی درین سوی بگفتا مردم از غم دور از آن روی
«ستر الله علینا» چه علالاست درین کو؟ بجه از جو سوی ما آ، تماشاست درین سو
ای نداده چرخ جودت تن درین سوی شمار وی نهاده دخل جاهت پای از آن روی قیاس
تا کی بلب جوی ز حیرت زدگانی؟ از جوی گذر کن که درین سوی تماشاست