درنی

لغت نامه دهخدا

درنی. [ دَ نا/ دُ نا ] ( اِخ ) نام موضعی است. ( از منتهی الارب ).
- یوم درنی؛ موضعی است که وقعه ای برای بنی طهیة به ضد تیم اللات در آن رخ داده است. ( از مجمع الامثال میدانی ).
درنی. [ دُ نی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به دُرْنی ̍ که نام موضعی است. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

منسوب به درنی که نام موضعی است

دانشنامه عمومی

درنی ( به فرانسوی: Darney ) یک کمون در فرانسه است که در Canton of Darney واقع شده است.
درنی ۷٫۹۲ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۳۲۵ نفر جمعیت دارد.

جمله سازی با درنی

درنی ۷٫۹۲ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۳۲۵ نفر جمعیت دارد.
نوای عشق زهر بند بند من برخاست چه حرف بود که نائی دمید دم درنی
از رخ او هم قمر در وی گریخت وز لب او هم شکر درنی گریخت
نگر چه گفت مرا گفت مرمرا درنی که خیز و برجه مسعود سعدبن سلمان
سخت شچمست چو بادام شکر گر نکند درنی از شرم حدیث تو نهان شیرینی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال مکعب فال مکعب