درنگ خواستن

لغت نامه دهخدا

درنگ خواستن. [ دِ رَ خوا / خا ت َ ]( مص مرکب ) مهلت خواستن. متارکه خواستن:
گر ایدون که یک ماه خواهی درنگ
زلشکر سواری نیاید به جنگ.فردوسی.اگر خواهی از من زمان و درنگ
وگر جنگ خواهی بیارای جنگ.فردوسی.

فرهنگ فارسی

مهلت خواستن متارکه خواستن

جمله سازی با درنگ خواستن

💡 پیر طریقت گفت: «آن درنگ خواستن زندگانی بود که اگر بوقت جواب دادی هم بر جای برفتی».

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عزیز یعنی چه؟
عزیز یعنی چه؟
فاک یعنی چه؟
فاک یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز