لغت نامه دهخدا
خود نمودن. [ خوَدْ / خُدْ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را نشان دادن. خودنمایی کردن:
او را نمی توان دید از منتهای خوبی
ما خود نمی نماییم از غایت حقیری.سعدی.
خود نمودن. [ خوَدْ / خُدْ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را نشان دادن. خودنمایی کردن:
او را نمی توان دید از منتهای خوبی
ما خود نمی نماییم از غایت حقیری.سعدی.
خود را نشان دادن خودنمایی کردن
💡 با ابلاغ سیاستهای کلی اصل (۴۴) قانون اساسی و قانون اجرای سیاستهای یادشده در تیرماه سال ۱۳۸۷، وظایف و اختیارات این سازمان دچار تغییر و تحول اساسی گردید. اعمال نمایندگی وزارت امور اقتصادی و دارائی در امر واگذاریها، عرضه هرگونه سهام، سهمالشرکه، حق تقدم ناشی از سهام و حقوق مالکانه متعلق به دولت و شرکتهای دولتی، اجرای طرح توزیع سهام عدالت بهمنظور افزایش ثروت و ایجاد درآمد دائمی برای خانوارهای نیازمند با حفظ و تکریم شخصیت انسانی آنان و متکی به خود نمودن خانوارهای نیازمند، انجام وظایف دبیرخانهای هیئت واگذاری و سایر وظایف مرتبط با امر واگذاری سهام از اهم وظایفی میباشد که بر عهده این سازمان گذاشته شدهاست.