خرکوف

لغت نامه دهخدا

خرکوف. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از بوم است که بسیار بزرگ باشد. ( از انجمن آرای ناصری ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج ):
عاشق که سمندر نبود خرکوف است
صوفی که قلندر نبود موقوف است
زاهد که نه پارسا بود موقوف است
رندی که نه شاهدیش باشد یوف است.شاه قاسم انوار ( از جهانگیری ).

فرهنگ عمید

نوعی جغد بزرگ.

جمله سازی با خرکوف

قد خرکوف کوبایی را ۱.۱ متر و وزن آن را حدود ۹ کیلوگرم برآورد می‌کنند. این جغدها به نسبت اندازه‌شان پاهای بسیار درازی داشتند و احتمالاً دم آن‌ها کوتاه بوده‌است.
خرکوف کوبایی پرنده‌ای بی‌پرواز یا تقریباً بی‌پرواز بود و گفته می‌شود که بزرگ‌ترین جغدی است که تاکنون وجود داشته‌است. زیستگاه آن در جزیره کوبا بود.
خرکوف کوبایی خویشاوند نزدیک بسیاری از گونه‌های زنده جغدها از سرده جغد بی‌گوش بود.