لغت نامه دهخدا
حنضل. [ ح َ ض َ ] ( ع اِ )غدیر خرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
حنضل. [ ح َ ض َ ] ( ع اِ )غدیر خرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
💡 مسیحیان فلسطینی از مهاجران کمجمعیت اما مهم در صحنه سیاسی و اقتصادی السالوادور هستند. این گروه شرکتهای تجاری، صنعتی و ساختمانی مهمی را ایجاد کردهاند و در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۴ هم آنتونیو ساکا، رئیسجمهور وقت، و هم رقیب انتخاباتی او شفیق حنضل، هردو از فلسطینیتباران مسیحی بودند.