حلاس

لغت نامه دهخدا

حلاس.[ ح َل ْ لا ] ( ع ص ) پلاس فروش. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ).

جمله سازی با حلاس

د- مجاهد: نعمان بن عمرو الراسبى و برادر مجاهدش حلاس بن عمرو.

حلاس (به حاء مهمله كغراب ) بن عمرو الازدى الراسبى، و برادرش نعمان بن عمرو ازاهل كوفه و از اصحاب اميرالمومنين عليه السلام بوده، بلكه حلاس از سرهنگان لشكر آن حضرت در كوفه بوده.