لغت نامه دهخدا
( حطیطة ) حطیطة. [ ح َ طَ ] ( ع اِ ) ثمن کم کرده شده یا آنکه کم کنند و فرونهند از چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ).
حطیطة. [ ح ُ طَ طَ] ( ع اِ مصغر ) شرفه. ( منتهی الارب ). این مصغر است.
حطیطه. [ ح َ طَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر. واقع در جلگه و با آب و هوای گرمسیری و دارای 552 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود.( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
حطیطه. [ ح َ طی طَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار. کوهستانی و معتدل و دارای 201 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین میشود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).