جواهرنشان

لغت نامه دهخدا

جواهرنشان. [ ج َ هَِ ن ِ ]( ن مف مرکب ) مرصع بجواهر. گوهرنگار. مرصع بگوهرها.

فرهنگ عمید

ویژگی چیزی که بر آن جواهر نشانده باشند، مرصّع.

فرهنگ فارسی

هرچیزی که بر آن جواهرنشانده باشد
مرصع بجواهر گوهر نگار

جمله سازی با جواهرنشان

💡 دولت تونس ۳۹ دستگاه اتومبیل ورزشی لوکس بن‌علی را به نفع مردم تونس حراج کرد. ازجمله این اموال یک لامبورگینی گالاردو ال پی ۴۶۰، یک بنتلی کانتیننتال اسپورت، یک کادیلاک ضدگلوله و نیز یک دستگاه اتومبیل مایباخ ۶۲ عنوان شده‌است. علاوه بر این، از میان اشیای ضبط‌شده می‌توان به سنگ‌های الماس، ساعت‌های مچی جواهرنشان و مبلمانی از جنس طلا اشاره کرد.

💡 این خزانه در ساختمان بانک مرکزی ایران قرار دارد و به صورت موزه نیز استفاده می‌شود. بسیاری از جواهرات سلطنتی ایران از دورهٔ صفوی، دورهٔ افشار، قاجار و پهلوی در این موزه به نمایش گذاشته شده است. از جمله این جواهرات می‌توان به الماس دریای نور، جقهٔ نادری، تاج شهبانو، تاج کیانی، کره جواهرنشان، تخت طاووس (قاجاری) (تخت خورشید) و تخت نادری اشاره کرد.