جهان را ز هرگونه دارید یاد ز کردار شاهان بیداد و داد
چنین گفت هومان به بیداد و داد چو فرمان دهد شاه فرخ نژاد
بپرسد هم از کار بیداد و داد کند این سخن بر دل شاه یاد
چنان شد که در شهر بیهفتواد نگفتی سخن کس به بیداد و داد
طلایه به هرمزد خراد داد بسی گفت با او ز بیداد و داد
چو گودرز و چون طوس نوذرنژاد سخن رفت چندی ز بیداد و داد