بهز

لغت نامه دهخدا

بهز. [ ب َ ] ( ع مص ) راندن و دور کردن کسی را از خویشتن بدرشتی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). بدرشتی دور کردن کسی را و دفعکردن او را. ( ناظم الاطباء ). || دست و پا یا هر دو دست زدن بر سینه کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || غلبه کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
بهز. [ ب َ ] ( اِخ ) قبیله ای است و از آن قبیله است حجاج بهزی بن علاط و ضمرة بهزی بن ثعلبة که صحابی بوده اند. ( از منتهی الارب ). قبیله ای است. ( آنندراج ). قبیله ای از عرب. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با بهز

آن ها که از مجاهده ی عشق واقف اند بهزین کنند در حق ِ عاشق کرامتی
فصل دوم چند ماه پس از وقایع فصل اول شروع می‌شود. در اولین قسمت از فصل دوم، بهزات چ. صحبت نمی‌کند (که برای بیشتر رمان دوم، آخرین حفاری، موضوع اصلی بود). این فصل همچنین شامل یک طرح اصلی جدید و همچنین تعداد زیادی خرده داستان جدید و قدیمی است که شخصیت‌های جدید را معرفی و کشف می‌کند. طرح اصلی فصل دوم جستجو برای قاتل انگشت‌بر است که پس از یک وقفه ۱۵ ساله دوباره شروع به کشتن کرد.
بهز چادر شب از بر مهتاب نتواند برید کس کرباس
در پایان فصل اول، مشخص می‌شود که قاتل برنا شوله است، دختری که ماه‌ها با بهزات چ زندگی می‌کند. و بهزات چ. با او مثل دختر دوم خود رفتار می‌کند. بعداً در این قسمت، شوله همچنین به بهزات چ اعتراف می‌کند که او دختر بیولوژیکی او است. قسمت پایانی فصل اول از نظر بسیاری از منتقدان بهترین فینال فصل یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای بود.
بهزات چ. یک افسر پلیس خشن و مبهم از نظر اخلاقی است که رئیس بخش قتل در آنکارا است. تیم او از پنج نفر تشکیل شده است: هارون، هایالت (روح)، آکبابا (کرکس)، جودت، سلیم و ادا. بهزات چ و تیمش معمولاً با دادستان عمومی اسرا همکاری می‌کنند، که بعداً مورد علاقه او قرار می‌گیرد. آن‌ها جنایتکاران را با پشتکار تعقیب می‌کنند و قتل‌ها را حل می‌کنند در حالی که گاهی (و معمولاً ناخواسته) در موارد مختلف درگیر می‌شوند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عندلیب
عندلیب
میسترس
میسترس
قمبل
قمبل
امجق
امجق