باغ زندان

لغت نامه دهخدا

باغ زندان. [ زِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زیراستاق بخش مرکزی شاهرود، که در 2 هزارگزی خاور شاهرود و راه شوسه در جلگه واقع است. ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و1700 تن سکنه و آب آنجا از قنات و ( رودخانه ) شاهرود تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و پنبه و انواع میوه و شغل مردمش زراعت و مختصر گله داری است. راه فرعی بشاهرود دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی از شاهرود

جمله سازی با باغ زندان

در سالیان نه چندان دور، باغ زندان از روستاهای جدا از شاهرود بود. شاهرود از اوایل عصر قاجار توسعه محسوسی یافت و در سالهای اخیر با گسترش فزاینده توسعه شهر شاهرود و روستای باغ زندان عملا این روستا به شهر متصل شد و ساخت و سازهای فراوانی نیز در باغ زندان به انجام رسید، با این همه همچنان بخشی از خصوصیات هویتی خود از جمله سنت های ویژه عروسی، عزاداری، برگزاری اعیاد و زیارت اموات و... را حفظ کرده است.
بندی عشقم چه می‌خوانی ز زندانم به باغ کنج زندان باغ و طرف باغ زندان من است
ز گل‌بن ریخته گل‌برگ خندان چرا بر من نگردد باغ زندان