آشفتگیها در محیط زیست در دو بُعد فراوانی و دامنه رخ میدهند که این دو جنبه معمولاً رابطهای معکوس با یکدیگر دارند. در یک سمت، با آشفتگیهای فراوان اما کمدامنه مواجه هستیم، مانند تخریبی که بازی کودکان در سواحل سنگی ایجاد میکند. در سمت دیگر، آشفتگیهای بسیار نادر اما نسبتاً شدید، مانند تأثیر برخورد یک شهابسنگ، قرار دارند. ارائه یک تعریف معنادار و مورد قبول از آشفتگی کار دشواری است. آنچه ما به عنوان آشفتگی میشناسیم، رویدادی نسبتاً گسسته است که به موجودات خاصی آسیب نمیزند و در نتیجه فضایی را آزاد میکند. از آنجا که آشفتگی در اکثر زیستگاهها اجتنابناپذیر است، گونهها تلاش میکنند خود را با شرایط وفق دهند و با تکیه بر این آشفتگیها، فضای بیشتری را در اختیار بگیرند. آشفتگی به عنوان یک عامل کلیدی در حفظ تنوع گونهها شناخته میشود. تغییرات تکاملی در نهایت در فواصل و شکافهایی رخ میدهد که ناشی از آشفتگی است. به همین دلیل، در مقیاس منطقهای، زیستگاهها از تکههای متنوع پوشش گیاهی که در مراحل مختلف بازسازی قرار دارند و هر یک دارای ترکیب خاصی از گونهها هستند، تشکیل میشوند. در سطح محلیتر، «فرضیه آشفتگی بینابینی» مطرح میشود. طبق این فرضیه، زمانی که آشفتگیها کمدامنه و نادر باشند، گونههای غالب از طریق رقابت، گونههای ضعیفتر را حذف میکنند و در نتیجه تنوع گونهها کاهش مییابد. اما اگر آشفتگیها گسترده و فراوان باشند، به نابودی جوامع گونهای منجر میشود که باز هم به کاهش تنوع زیستی میانجامد. بنابراین، حداکثر تنوع در سطوح بینابینی آشفتگی پیشبینی میشود.

اشفتگی
لغت نامه دهخدا
( آشفتگی ) آشفتگی. [ ش ُ ت َ / ت ِ ] ( حامص )کیفیت و چگونگی و صفت آشفته. خشم. غضب
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
خشم غضب
فرهنگستان زبان و ادب
{disturbance} [علوم جَوّ] هرنوع بی نظمی در حالت پایا

جملاتی از کلمه اشفتگی
تا لفظ نگردد فاش معنی نشود عریان بیپردگی رنگ است اشفتگی بوها