افشانان

لغت نامه دهخدا

افشانان.[ اَ ] ( نف، ق ) در حال افشاندن. ( یادداشت مؤلف ).

جمله سازی با افشانان

💡 اشک خونین ز دیده افشانان بانگ برداشت کای مسلمانان

💡 همه اجزای عالم اهل دردند سر افشانان میدان نبردند

💡 بر گریبان پر از ماه تو شاخ انجم افشانان دامن دامن

💡 گل افشانان ببالینم گذر کرد پیامی داد ازان معشوق دلبر

دودول یعنی چه؟
دودول یعنی چه؟
باوانم یعنی چه؟
باوانم یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز