اسلام خان
فرهنگ فارسی
جمله سازی با اسلام خان
می دولت همه از ساقی ایام می گیرند سر اسلام خان این نشأه از فیض ازل دارد
بلند مرتبه اسلام خان که دولت او کشیده همچو فلک، دامن از غبار فتور
جلوه گر بادا درو دستور عهد اسلام خان تا عروس باغ را گلبرگ تر آیینه است
باد در صحن تو دایم در طرب اسلام خان کامران و کامجوی و کام بخش و کامیاب
محیط مکرمت، اسلام خان مهرضمیر که دیده می شود از نور جبهه اش روشن
سپهرمرتبه، اسلام خان مهرضمیر محیط دانش و فضل و جهان جاه و جلال