ارامش

ارامش

آرامش به انگلیسی: Calmness به وضعیتی روانی اطلاق می‌شود که در آن ذهن از هرگونه آشفتگی، هیجان یا مزاحمت دور است. این حالت همچنین به احساس آرامش درونی یا صلح درونی اشاره دارد. آرامش می‌تواند برای یک فرد عادی در شرایط آسایش و سکون به وجود آید، اما ممکن است در حالت‌های بسیار هوشیار و آگاه نیز تجربه شود. برخی افراد متوجه می‌شوند که تمرکز ذهن بر روی موضوعات خارجی، مانند مطالعه، یا حتی موضوعات داخلی، مانند تنفس، می‌تواند به شدت آرامش‌بخش باشد. مفهوم آرامش ذهن برای هر فرد متفاوت است، اما به طور کلی به معنای پذیرش زندگی است. داشتن ذهنی آرام و ساکت به این معناست که شما به هیچ چیز یا کسی برای احساس شادی وابسته نیستید و مسئولیت خوشحالی خود را به عهده می‌گیرید. آرامش درونی به معنای عدم نشخوار فکری و پرهیز از بررسی بیش از حد هر موقعیت است. در شرایطی که فشارها وجود دارند، شما می‌توانید تجربه‌ای از سکون معنوی و روانی داشته باشید و انتخاب کنید که شاد و راضی باشید.

لغت نامه دهخدا

( آرامش ) آرامش. [ م ِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از آرامیدن. سکون. آرمِش

فرهنگ معین

( آرامش ) (مِ ) ۱ - (اِمص. ) آرامیدن. ۲ - وقار، سنگینی. ۳ - ( اِ. ) خواب کوتاه و سبک. ۴ - فراغت، آسایش. ۵ - صلح وآشتی. ۶ - سکون.

فرهنگ عمید

( آرامش ) ۱. آسایش، آسودگی، فراغ
۲. سکون.
۳. سکوت.
۴. [مجاز] امنیت.
۵. [مقابلِ جنگ] [قدیمی، مجاز] صلح.
۱. آسایش، آسودگی، فراغ
۲. سکون.
۳. سکوت.
۴. [مجاز] امنیت.
۵. [مقابلِ جنگ] [قدیمی، مجاز] صلح.

فرهنگ فارسی

( آرامش ) ( اسم ) ۱- آرامیدن. ۲- فراغت راحت آسایش. ۳ - طمائ نینه سکینه. ۴ - صلح آشتی. ۵ - ایمنی امنیت. ۶ - خواب اندک و سبک. ۷- سکون یا آرامش با جفت. آرامش مباشرت باوی هماغوش گردیدن با او. یا آرامش جان. یا آرامش جهان.
سکون آرمش
آرمش: آسایش، آسودگی، فراغ وسکون

فرهنگ اسم ها

اسم: آرامش (دختر) (فارسی) (تلفظ: ārāmeš) (فارسی: آرامش) (انگلیسی: aramesh)
معنی: آسایش، راحتی، صلح، امنیت، وقار و طمأنینه، ( اسم مصدر از آرامیدن و آرمیدن )، فراغت، راحت، آشتی، ایمنی، سنگینی

جملاتی از کلمه ارامش

ای که میگویی: خیال او توان دیدن به خواب مرد چون شوریده گشت، از خواب و ارامش مگو
گل گاوزبان: دمنوش این گیاه برای ارامش اعصاب و روان می باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم