وضعها به مجموعهای از حالات و شرایط اطلاق میشود که یک فرد یا جامعه در آن قرار دارد. این وضعیتها میتوانند اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی باشند و تأثیرات عمیقی بر زندگی افراد و جوامع بگذارند. شناخت وضعیتها به ما کمک میکند تا نیازها و چالشهای موجود را بهتر درک کنیم و راهکارهای مؤثری برای بهبود شرایط ارائه دهیم. تحلیل وضعیتها نیازمند جمعآوری دادهها و اطلاعات دقیق از منابع مختلف است. این اطلاعات میتواند شامل آمار، نظرسنجیها و مشاهدات میدانی باشد. پس از جمعآوری، دادهها باید با استفاده از روشهای آماری و تحلیلی مورد بررسی قرار گیرند تا الگوها و روندهای موجود شناسایی شوند. این تحلیلها به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا راهکارهای مؤثری برای بهبود وضعیتها ارائه دهند.
وضعها
دانشنامه اسلامی
معنی وُضِعَ: قرار داده شد ("وضع"یعنی نهادن و متضاد رفع که به معنی بلند کردن و برداشتن است. همانگونه که در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان کلمه ی رفع را به کار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمین تعبیر به وضع کرده است چون...
معنی وَضَعَ: قرار داد - نهاد ("وضع"یعنی نهادن و متضاد رفع که به معنی بلند کردن و برداشتن است. همانگونه که در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان کلمه ی رفع را به کار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمین تعبیر به وضع کرده است...
معنی وَضَعْنَا: پایین نهادیم - فرو نهادیم ("وضع"یعنی نهادن و متضاد رفع که به معنی بلند کردن و برداشتن است. همانگونه که در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان کلمه ی رفع را به کار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمین تعبیر به وضع...
معنی یَضَعُ: زمین می گذارد (از"وضع" به معنی نهادن و متضاد رفع که به معنی بلند کردن و برداشتن است. همانگونه که در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان کلمه ی رفع را به کار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمین تعبیر به وضع کرده...
ریشه کلمه:
ها (۱۳۹۹ بار)وضع (۲۶ بار)
تعبیر به «وضع» در مورد «زمین»، در برابر «رفع» در مورد «آسمان»، علاوه بر لطف خاصی که در این مقابله است، اشاره پر معنایی به تسلیم بودن زمین و منابع آن در مقابل انسان است.
گذاشتن. مثل گذاشتن بار به زمین.. هر باردار بارش را میگذارد..مراد از وضع چنانکه گفتهاند ایجاد است مثل. که به معنی احداث و ساخته شدن است. *. ایضاع به معنی سرعت در سیر است. ظاهرا مراد از آن در آیه سرعت وضع است یعنی: اگر منافقان با شما به جنگ خارج میشدند جز تباهی نمیافزودند و به سرعت در میان شما منازعه و سستی میافکندند و به شما فتنه آرزو میکردند. موضع: مصدر میمی و اسم مکان است. از آنانکه یهودی شدند کلمات را از مواضع خود کنار و منحرف میکنندرجوع شود به «حرف - تحریف» *. در آن بهشت سریرهایی است بالا رفته و قدحهایی است گذاشته شده (درکنار چشمهها و نحو آن )