هفت و چهار

لغت نامه دهخدا

هفت و چهار. [ هََ ت ُ چ َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از هفت ستاره و چهارطبع. ( از مؤید الفضلاء ). کنایه از هفت سپهر و چهارعنصر. ( انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

کنایه از هفت ستاره و چهار طبع باشد کنایه از هفت سپهر و چهار عنصر باشد

جمله سازی با هفت و چهار

یگانه ای که اگر بانگ بر زمانه زند علاقه نه و هفت و چهار بگشاید
بگفتیم:کای شاه هفت و چهار چرا ناقه ی ما ندارد مهار؟
هفت اختر و چهار گوهر در مصیبت‌اند وا حسرتا خلاصه هفت و چهار کو
تا در جهان ز هفت و چهار آگهی بود در گرد این چهار بود هفت را مدار
شیرازهٔ ولایش اگر در میان نبود با هم ندادی این نه و هفت و چهار دست
فراغتست ترا از وجود هفت و چهار که هست ذات تو خود عالمی باستقلال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
تحریک یعنی چه؟
تحریک یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز