مژده ور

واژه مژده‌ ور ترکیبی است از دو جزء: «مژده» و پسوند «-ور». «مژده» در زبان فارسی به معنای خبر خوش، بشارت یا نوید است و از ریشه‌ی اوستایی و پهلوی گرفته شده است. پسوند «-ور» نیز به معنای دارنده، برخوردار یا همراه با است. بنابراین، در معنای تحت‌اللفظی، مژده‌ ور یعنی دارای مژده یا آورنده‌ی خبر خوش.

در کاربرد ادبی و فرهنگی، این واژه اغلب به کسی اشاره دارد که نوید شادی، امید یا موفقیت می‌دهد. این واژه در متون کهن فارسی، به‌ویژه در شعرها، گاه برای توصیف پیام‌آوران الهی، فرشتگان یا حتی نسیم صبحگاهی به‌کار رفته است؛ مثلاً گفته می‌شود: «نسیم سحر مژده‌ ور بهار آمد»، یعنی نسیم سحر خبر خوش آمدن بهار را می‌آورد. چنین کاربردی نشان می‌دهد که این کلمه علاوه بر معنای ظاهری، بار شاعرانه و نمادین نیز دارد.

از دیدگاه معنایی، این واژه‌ نشانه‌ای از امید، تحول و آغاز نیک است. در فرهنگ فارسی، کسی که مژده‌ ور است، معمولاً با خیر و برکت همراه دانسته می‌شود و حضورش مایه‌ی دلگرمی و آرامش است. این واژه در عین سادگی، روحی مثبت و سازنده دارد و یادآور ارزش خبرهای خوب و نقش آن‌ها در زندگی انسان است.

لغت نامه دهخدا

مژده ور. [ م ُ دَ / دِ وَ ] ( ص مرکب ) بشیر. مبشر. ( منتهی الارب ). قاصد و پیکی که خبر خوش می آورد. ( ناظم الاطباء ). نویدرسان. مقزع. که مژده آورده است. آن که مژده یعنی خبر خوش دارد. دارای خبر خوش. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
اگر یکشب به خوان خوانی مر او را مژده ور گردد
به خوانی در بهشت عدن پر حلوا و بریانها.ناصرخسرو.گشتند خلق مژده ور خویش یکدگر
از سروران دین که فلانجا فلان رسید.سوزنی.شوند اهل سمرقند شاد از آمدنش
چو این خبر به بخارا برد نسیم صبا
بخاریان هواخواه صدر و بدر جهان
روند مژده ور افزون ز ذره های هوا.سوزنی.چون آمد از ثنا به دعای بقای تو
شد مستجاب و مژده ور جاودان رسید.سوزنی.گفت هرکس که مرا مژده دهد
چون صفر پای از جهان بیرون نهد
که صفر بگذشت و شد ماه ربیع
مژده ور باشم مر او را و شفیع.مولوی.

فرهنگ فارسی

بشیر و قاصد

جمله سازی با مژده ور

زنده جانی که بشمشیر غمش خود را کشت بحیات ابدی مژده ور بویحیست
عشق تو مژده ور جان بحیات ابدی وصل تو لذت باقی ز جهان فانی
بی آنکه شاه مژده وری نصب کرده بود جان از قدوم شاه بدل مژده ور رسید
گشتند خلق مژده ور خویش یکدگر از سروران دین که فلانجا فلان رسید
چون آمد از ثنا بدعا بقای تو شد مستجاب و مژده ور جادان رسید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مابه التفاوت
مابه التفاوت
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل
شهرت
شهرت
گرای
گرای