لغت نامه دهخدا
مؤیم. [ م ُ ءَی ْ ی ِ ] ( ع ص ) بیوه کننده. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ).
مؤیم. [ م ُ ءَی ْ ی ِ ] ( ع ص ) بیوه کننده. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ).
بیوه کننده ٠
💡 یاد رخسار تو سامان چراغان میکند هر سر مویم کنون خواهد دمیدن گل به کف
💡 سر مویم همه شد تیغ و سپر سینهٔ تنگ با سپاه غم او طرفه جدالی دارم
💡 کمینگاه نگاه حسرت آلودی است هر مویم اگر در چهره محجوب او رسوا نمیبینم
💡 چکد ز هر سر مویم هزار چشمهٔ زهر از آن به چشم دل اهل درد شیرینم
💡 چه نالم چو از ناله دل شد چو نالم چه مویم چو از مویه شد تن چو مویم