ملک سلطان

ملک سلطان محمود، پسر شاه علی و نوه ملک نصیرالدین، با حمایت شاهزاده عزالدین، پسر شاه رکن‌الدین، موفق شد ملک تاج‌الدین را از سلطنت برکنار کرده و خود بر تخت بنشیند. اما پس از به قدرت رسیدن، ملک عزالدین را به زندان انداخت. مدتی بعد، او را آزاد کرد و حکومت اوق را به او سپرد. این دو نفر دچار کدورت شدند و عزالدین علیه ملک محمود توطئه کرد. در سال ۷۵۳ هجری قمری، او به نیمروز حمله کرد و ملک محمود را به سلطنت برکنار کرد. دوره حکومت او تنها دو سال به طول انجامید. در دوران سلجوقیان، کیش به عنوان بزرگ‌ترین مرکز تجاری خلیج فارس شناخته شد. در این زمان، دودمانی به نام قیاصره در کیش به قدرت رسید. این خاندان که در ابتدا وضعیت مالی خوبی نداشتند، با استفاده از دزدی دریایی، پایه‌های اقتصادی حکومت خود را تقویت کردند. حاکمان قیاصره از نسل فردی به نام قیس که اهل سیراف بود، می‌باشند. آخرین حاکم این دودمان، ملک سلطان نام داشت که در سال ۶۲۶ قمری به دست حاکم هرمز به قتل رسید.

لغت نامه دهخدا

ملک سلطان. [ م َ ل ِ س ُ ] ( اِخ ) ملکشاه. ملکشاه سلجوقی:
درسرای پادشاهی بر سریر خسروی
چون ملک سلطان و چون الب ارسلان نیک اختر است.امیر معزی ( دیوان چ اقبال ص 113 ).تا جهان باشد خداوندش ملک سلطان بود
وز ملک سلطان جهان چون روضه رضوان بود.امیر معزی ( دیوان چ اقبال ص 167 ).و رجوع به ملکشاه شود.

جملاتی از کلمه ملک سلطان

افسر شاهان ملک سلطان که بی‌فرمان او هیچ شاه اندر جهان بر سر ندارد افسری
ای عمید ملک سلطان بوالفرج اهل فرج ناصر دین و دیانت خواجه نصر روستم
چرا ما زمردم گدایی کنیم جهان سر بسر ملک سلطان ما