مغزلی

لغت نامه دهخدا

مغزلی. [ م ِ زَ لی ی / م َ زَ لی ی / م ُ زَ لی ی ] ( ع ص نسبی ) دوک تراش. ( مهذب الاسماء ) ( ملخص اللغات حسن خطیب ).

جمله سازی با مغزلی

زبر چرخ از امل بریدن نیست سر این رشته مغزلی دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
کردار
کردار
استیصال
استیصال
فال امروز
فال امروز