معانی بین

معانی بیّن به آن دسته از مفاهیم اطلاق می‌شوند که به‌صورت ذاتی روشن و واضح هستند و برای درک شدن، نیازمند تعریف، استدلال یا اثبات نمی‌باشند. این معانی به‌طور مستقیم و بی‌واسطه برای عقل و ذهن آدمی قابل‌درک بوده و وضوح آن‌ها به‌گونه‌ای است که هیچ‌گونه ابهامی در فهم آن‌ها وجود ندارد.

این معانی از حیث منشأ ادراک، به سه دسته تقسیم می‌شوند: برخی از آن‌ها کاملاً عقلی و مجرد هستند، مانند اصل امتناع تناقض؛ برخی دیگر با حواس باطنی درک می‌شوند، مانند احساس شادی یا غم؛ و دسته‌ای نیز محسوسات ظاهری هستند که با حواس پنج‌گانه دریافت می‌گردند، مانند گرمی و سردی. بنابراین، روشن است که معانی حاضر در اذهان، یا از سنخ معانی بیّن بوده و اکتساب و استدلال در آن‌ها نقشی ندارد، یا از مفاهیمی هستند که برای پذیرفته شدن نیازمند دلیل و اکتساب می‌باشند.

در نتیجه، معانی بیّن به‌عنوان پایه‌ای ترین و بدیهی‌ترین مفاهیم، زیربنای شکل‌گیری استدلال‌ها و نظام‌های فکری را تشکیل می‌دهند. تمامی براهین و استنتاج‌های منطقی، در نهایت به این دسته از معانی بازمی‌گردند؛ زیرا بدون وجود چنین مفاهیم روشن و مستقلی، هرگونه استدلالی دچار دور یا تسلسل خواهد شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] معانی بیّن، معانی ای هستند که خود به خود روشن و معلوم اند و نیازی به تعریف یا اثبات ندارند.
معانی بیّن، معانی ای هستند که خود به خود روشن و معلوم اند و نیازی به تعریف یا اثبات ندارند. معانی بیّن بعضی عقلی محض و بعضی محسوس به حواس باطنی وبعضی هم محسوس به حواس ظاهری هستند. بنابراین معانی ای که در عقول و اذهان متصور اند یا خود به خود بیّن بوده و بی نیاز از اکتساب هستند و یا این گونه نیستند.
اقسام معانی بی نیاز از اکتساب
قسم اول سه صنف است: ۱. یا معقول محض است، مانند وجود، وجوب، امکان، امتناع؛۲. یا محسوس به حواس ظاهری می باشند، مانند حرارت، برودت، سیاهی، سفیدی، نور، ظلمت؛۳. یا به حواس باطنی و نفس ادراک می شوند، مانند: شادی، غم، ترس، سیری، گرسنگی.
فرق میان معانی معقول و محسوس
فرق میان معقول محض و دو صنف دیگر این است که در معقول محض، صورت های کلی را می جوییم که حواس نقشی در ادراک جزئیات آن صورت های کلی ندارند. و اگر چه آن جزئیات مقارن محسوسات باشند، ولی از شأن عقل این است که به نیروی تمییز، آن صورت ها را به تنهایی و مجرد از محسوسات ملاحظه کند، و به تجرید از محسوسات، کلی می شوند. و اما مقصود از محسوس و مُدرَک، صورت های کلی ای هستند که عقل از جزئیات انتزاع کرده است. و جزئیات مُدرَک حواس ظاهر یا باطن هستند و هر چند این تصورات در مبادی فطرت به نوعی اکتساب شبیه به استقرا صورت می بندند، اما عقل بعد از آن که این صور حاصل شد، توجهی به چگونگی اکتساب آن ها نمی کند. و از این رو آن ها بیّن و اولی التصورند. هر آن چه نزد عقل، بیّن باشد نیازی به حد و رسم ندارد.
معانی غیر بیّن
...

جمله سازی با معانی بین

وگر، چو جان سخن‌پیشه معانی بین فراز کنگرهٔ عرش آشیان دارم
دریای معانی بین بی‌قیمت و بی‌کابین تبریز ز شمس الدین بی‌صورت دریایی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ورق فال ورق فال آرزو فال آرزو