مصاد

لغت نامه دهخدا

مصاد. [ م َ ] ( ع اِ ) پشته بلند. || بالای کوه. ج، امصدة، مُصدان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بلندی سر کوه. ( مهذب الاسماء ). || سخت تر و استوارتر جای از کوه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || معقل. ج، امصدة. مصدان. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به معقل شود.
مصاد. [ ] ( اِخ ) ابن ربیعةبن الحارث. از شجعان عرب است و از مبارزان در واقعه «یوم المنفعه یا یوم کلاب ثانی ». رجوع به العقدالفرید ج 6 صص 83 - 85 شود.
مصاد. [ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک. برادراکدر است و در غزوه دومةالجندل به روزگار پیامبر اسلام حاضر بوده است. رجوع به امتاع الاسماع ص 465 شود.
مصاد. [ ] ( اِخ ) ابن یزید نعیم. برادر شبیب خارجی و از شجاعان است و در بیشتر جنگها با برادر بود و بر در کوفه به دست خالدبن عتاب ریاحی کشته شد. ( الاعلام زرکلی ج 3 ص 1041 ).

فرهنگ فارسی

ابن یزید نعیم برادر شبیب خارجی و از شجاعان است و در بیشتر جنگها با برادر بود و بر در کوفه به دست خالد بن عتاب ریاحی کشته شد.

جمله سازی با مصاد

💡 امروزه یکی از شیوه‌های نوین مقابله با ناراحتی‌های روانی – عاطفی که در سطح جهان مورد تأکید قرار گرفته و استفاده از آن کم‌کم به صورت گسترده‌ای رواج یافته، بهره‌گیری از تکنیک‌های «هنر درمانی» است که خوشبختانه بر پایه مطالعات بعمل آمده مصاد یقی از شناخت و استفاده‌های اولیه از آن طی چند سال اخیر در کشورمان نیز دیده شده‌است و حتی در این زمینه چند مقاله پژوهشی نیز به طبع رسیده که در ادامه این گفتارذکری از آن‌ها نیز به میان خواهد آمد.

💡 در ۵می۲۰۱۱، موشکی که از یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی شلیک شد، عبدالله و مصاد مبارک، برادرانی که احتمالاً از شبه نظامیان القاعده بودند، کشته شدند. موشک به خودروی آنها اصابت کرد و هر دو فوراً جان باختند. هدف این حمله کشتن انور العولقی، مبلغ القاعده بود، اما او در این حمله مورد اصابت قرار نگرفت.