مشر

مشر به عنوان یک مفهوم مهم در فرهنگ و ادبیات ایران، به معنای راهنما و رهبر است که می‌تواند به عنوان نماد رهبری و هدایت در زندگی اجتماعی و فردی شناخته شود. این واژه نه تنها به معنای فیزیکی راهنمایی، بلکه به معنای اخلاقی و روحی نیز کاربرد دارد. در جوامع مختلف، مشران به عنوان کسانی که تجربیات و دانایی بیشتری دارند، نقش مهمی ایفا می‌کنند و می‌توانند به دیگران کمک کنند تا در مسیر زندگی خود بهتر پیش بروند. آن ها معمولاً در زمینه‌های مختلف از جمله سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارای اعتبار و نفوذ هستند و می‌توانند به عنوان الگوهایی برای جوانان و نسل‌های آینده عمل کنند. همچنین، این مفهوم در ادبیات و شعر معاصر و سنتی ایران نیز به وفور یافت می‌شود، جایی که شاعران و نویسندگان به توصیف ویژگی‌های مشران و تاثیر آنها بر جامعه پرداخته‌اند. در نهایت، مشری تنها به معنای یک مقام یا عنوان نیست، بلکه به نوعی مسئولیت اجتماعی و اخلاقی نیز اشاره دارد که بر عهده دارندگان این عنوان است.

لغت نامه دهخدا

مشر. [ م ِ ] ( ع ص ) رجل مشر؛ مرد نیک سرخ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مشر.[ م َ ] ( ع مص ) ظاهر کردن چیزی را. ( ناظم الاطباء ).
مشر. [ م َ ش َ ] ( ع ص ) مرد خرامان به ناز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
مشر. [ م َ ش َ ] ( ع مص ) برگ و شاخ برآوردن درخت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
مشر. [ ] ( ع اِ ) باغبانی. بستانداری. || تخته الوار. صفحه فلزی. ( دزی ج 2 ص 594 ).

فرهنگ فارسی

باغبانی بستانداری

جملاتی از کلمه مشر

بیرون مشر ز دیده که با آن جمال و زیب زیبد درون خانه پس پرده بودنت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی