مرمتی

لغت نامه دهخدا

مرمتی. [ م َ رَم ْ م َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مرمت. آنچه احتیاج به مرمت و اصلاح و تعمیر دارد.

فرهنگ فارسی

احتیاج به مرمت و تعمیر دارد

جمله سازی با مرمتی

نوه او و بهادر شاه دوم نیز در کنار این زن و شوهر به خاک سپرده شد. پس از دهه‌ها مفقود شدن قبر. باقیمانده‌های قبر او در طی یک عملیات مرمتی در سال ۱۹۹۱ کشف شد.
نخستین بار برداشت اولیه حمام توسط دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انجام شد و برداشت ثانویه توسط گروه مرمتی شرکت نشر فضا زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اقدام به برداشت فنی و دقیق این حمام شده که در دنباله این برداشت اقدام به آوار برداری از سربینه و بینه شد و مسیرهای آبی ورودی و خروجی حمام شناسایی گشت که این اقدامات به علت متوقف شدن پروژه به سرانجام نرسید.[نیازمند منبع]
در کاخ عالی قاپوی اصفهان، برنامه مرمتی موسسه ایزمئو به مدت ۱۰ سال به سرپرستی گالدیری پیش رفت و ضمن نجات بخشی ساختمان و برطرف کردن آسیب‌های ساختار و تزیینات آن، برای اولین بار در مورد تاریخ و نحوه شکل گیری این ساختمان اطلاعات جالب توجهی به دست آمد.
این بنای تاریخی از نوع تاقهای سنگی است و رو به جنوب شرقی بر پا دامنه کوه قرار گرفته، و در طول سال‌های دراز به علت قرارگیری در مسیر فرسایش صخره‌های متلاشی شده در زیر تلنباری از خاک و شن مدفون گردیده بود. تاق شیرین در نخستین فصل مرمت بنا در سال ۱۳۷۹ طی برنامه‌ای پژوهشی و مرمتی از زیر خاک بیرون آورده شد.
دیوارهای مسجد بادشاهی از آجرهای کوره‌ای پخته شده و ساروج است که روکشی از سنک شنی قرمز دارد و پایه ستون‌ها از سنگهای مرمر رنگارنگ هستند. برای پوشاندن کف اصلی حیاط از آجرهای کوره‌ای پخته شده استفاده کرده بودند که در مرمتی که طی سالهای ۶۰–۱۹۳۹ م انجام گرفت با سنگ‌های شنی قرمز جایگزین شد.