لغت نامه دهخدا
گنج باد. [ گ َ ج ِ ] ( اِخ ) گنج بادآور. گنج بادآورد. رجوع به گنج بادآورد شود.
گنج باد. [ گ َ ج ِ ] ( اِخ ) گنج بادآور. گنج بادآورد. رجوع به گنج بادآورد شود.
گنج باد آور. گنج باد آورد.
💡 شاها همیشه دست تو بالای گنج باد من هی غزل سرایم و تو هی عطا کنی
💡 از تو کمتر عطا که سایل برد بیشتر دان ز گنج باد آورد
💡 ز آبگون بخت روان کیخسرو آتش حشم گنج باد آورد کرد از باطن خاک آشکار
💡 به کف زان گنج باد آورد باد است مرا این گنج باد آور مراد است
💡 ملک بنشست روزی خرم و شاد به بخشش گنج باد اور بگشاد
💡 تو با آنک رفتی سوی گنج باد همه داد و پرهیزگاریت باد