لغت نامه دهخدا
نامعجب. [ م ُ ج ِ ] ( ص مرکب ) متواضع. فروتن. که مغرور و خودپسند نیست. مقابل معجب:
ای به ترجیح فخر نامعجب
وی به عز کمال نامغرور.مسعودسعد.
نامعجب. [ م ُ ج ِ ] ( ص مرکب ) متواضع. فروتن. که مغرور و خودپسند نیست. مقابل معجب:
ای به ترجیح فخر نامعجب
وی به عز کمال نامغرور.مسعودسعد.
💡 ای به ترجیح فخر نامعجب وی به عز کمال نامغرور
💡 همه نهاد تو مجد و بمجد نامعجب همه سرشت تو جاه و بجاه نامغرور