چیز داری

لغت نامه دهخدا

چیزداری. ( حامص مرکب ) تمول. توانگری. مالداری.

فرهنگ فارسی

تمول. توانگری. مالداری.

جمله سازی با چیز داری

💡 بگفتش به هر چیز داری نیاز بگو تا کنم از برای تو ساز

💡 ولی من چه دارم به این حال؟ هیچ تو با هیچ همه چیز داری مپیچ

💡 گفتا چگونه بی من گفتم که نیم بِسمِل گفتا چه چیز داری گفتم همه غرامت

💡 همه چیز داری اما نظری به ما نداری

💡 رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت بلبل همه چیز داری ای گل، چه کنم وفا نداری

💡 همه چیز داری که آن درخورست نداری یکی چیز و آن همسرست

سایکو یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز