پنجشنبه بازار

لغت نامه دهخدا

پنجشنبه بازار. [ پ َ شَم ْ ب َ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه آستارا به رشت میان سیدشرفشاه و رضوان ده در 69800 گزی رشت.

فرهنگ فارسی

نام محلی کنار راه آستارا به رشت

جمله سازی با پنجشنبه بازار

زنان هم در خانه‌هایشان به پرورش مرغ و خروس و اردک و بوقلمون و غاز می‌پردازند که با فروش آنها در پنجشنبه بازار گلوگاه سهم عمده‌ای در اقتصاد خانواده ایفا می‌نمایند.
وی دوره دبیرستان را در مدرسه هدف تهران به پایان رسانید و سه سال در دانشگاه شیراز مهندسی راه و ساختمان و اقتصاد کشاورزی خواند و سرانجام عشق به تصویر وی را به مدرسه عالی سینما و تلویزیون تهران کشاند و در رشته کارگردانی سینما فارغ‌التحصیل شد. او هرگز محیط کودکی و جنوب سوخته را فراموش نکرد و استعداد و ذوق سرشار و سینمایی خود را در این فرهنگ بومی به کار گرفت و در صورت ادامه کار سینما توان آن را داشت این فرهنگ را جهانی سازد. چنان‌که چند فیلم او مانند گردش در یک روز خوش آفتابی در فستیوال فیلم‌های کودکان تامسره فنلاند و فیلم نهنگ در اتحادیه تلویزیون‌های آسیا و اقیانوسیه و فیلم پنجشنبه بازار میناب در فستیوال فیلم‌های مردم‌شناسی برلین به نمایش درآمد و جوایزی به خود اختصاص داد.