ورق خام

لغت نامه دهخدا

ورق خام. [ وَ رَ ق ِ ] ( ترکیب وصفی، اِمرکب ) کاغذ اهل دفتر که حک و اصلاح در آن واقع نشده باشد و از آن دیانت و خیانت آن جماعت معلوم میشود. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ورق ناپیراسته:
ناوک انداز غمش زین دل ناپخته رمید
چون دبیری که جفا از ورق خام کشید.طغرا ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کاغذ اهل دفتر که حک و اصلاح در آن واقع نشده باشد و از آن دیانت و خیانت آن جماعت معلوم میشود ورق ناپیراسته

جمله سازی با ورق خام

💡 راز خون آلود خود، ای دل، مده دامن برون کاین ورق خام است و حرف از وی برون خواهد گذشت