نواسه

لغت نامه دهخدا

نواسه. [ ن َ س َ / س ِ ] ( اِ ) نبیره. فرزندزاده عموماً، دخترزاده خصوصاً. ( از برهان قاطع ). سبط. ( از مهذب الاسماء ). عقب. ( دستور اللغة ) ( مهذب الاسماء ). نوه. نبه. نبسه. ( یادداشت مؤلف ). نواشه. ( فرهنگ اسدی ).

فرهنگ معین

(نَ س ) (اِ. ) نبیسه، نبسه، نبیره، فرزندزاده، دخترزاده.

فرهنگ عمید

نواده.

فرهنگ فارسی

فرزندزاده، نواده
( اسم ) فرزندزاده ( اعم ازپسرزاده و دخترزاده ).

ویکی واژه

نبیسه، نبسه؛ نبیره، فرزندزاده، دخترزاده.

جمله سازی با نواسه

💡 تورسن در ۱۳۳۳ در سرک[الف] «عاشقان و عارفان» شهر کهنهٔ کابل در خانواده‌ای از قوم ازبیک متولد شد. پدرش محمد عظیم نام داشت. او سه برادر و چهار خواهر همگی از یک مادر داشته است. او همچنین یک زن، سه فرزند (دو بچه[ب] و یک دختر)، و سه نواسه دارد.

💡 جنگ میوند در تاریخ ۲۷ ژوئیه سال ۱۸۸۰ در ناحیه‌ای به همین نام به رهبری محمد ایوب خان با لشکر انگلیس به رهبری جنرال باروز شروع شد و با شکست شدید نیروهای انگلیسی و بازپس‌گیری قندهار از دست نیروهای انگلیسی پایان یافت. نیروهای شرکت کننده افغان در این جنگ از قوم‌های پشتون و هزاره بودند. یعقوب علی خان مورخ معاصر این جنگ از زبان سردار احمد علی خان نواسه کهندل خان که خود در میدان جنگ حضور داشت نقل میکند: از لشکر دوازده هزاری انگلیس در این جنگ، فقط ۲۵ سرباز انگلیسی قادر به فرار شدند.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لاشی یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
یوخ یعنی چه؟
یوخ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز