کلمهی «نخچیر کردن» در فارسی به معنای شکار کردن، صید کردن یا گرفتن حیوانات وحشی است و در متون کهن و ادبی معمولاً برای توصیف فعالیتهای شکار، هم بهعنوان تفریح و هم برای تأمین خوراک، بهکار رفته است. این واژه گاهی در شعر و نثر ادبی برای توصیف صحنههای شکار یا مهارت شکارچی بهکار میرود و نشاندهنده فعالیتی هدفمند و عملی در طبیعت است. در منابع ادبی، از نخچیر کردن برای تصویرسازی حرکت حیوانات یا مهارت شکارچیان استفاده شده است و گاهی به شکل استعاری نیز به کار رفته تا دقت و تیزبینی را نشان دهد. از نظر کاربرد، نخچیر کردن با مفاهیمی مانند شکار و صید نزدیکی معنایی دارد و بیشتر در متون ادبی، تاریخی و اسطورهای شنیده میشود تا مکالمات روزمره.
نخچیر کردن
لغت نامه دهخدا
نوغزالان همه از دیده من میگذرند
بنشینیددر این خانه و نخچیر کنید.سلیم ( از آنندراج ).
جمله سازی با نخچیر کردن
به نخچیر کردن دلیر آمدند بدنبال گوران چو شیر آمدند
وز آن جا شتابان ره اندر گرفت به نخچیر کردن کمان بر گرفت
نداند کار جز نخچیر کردن نشستن با بزرگان باده خوردن
گهی شادی گهی نخچیر کردن گهی باده گهی بوسه شمردن
گرت سوی نخچیر کردن هواست هم از خانه نخچیر نکنی رواست