گنجر

لغت نامه دهخدا

گنجر. [ گ َ ج َ ] ( اِ ) سرخی و غازه ای باشد که زنان بر روی مالند. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به گنجار شود.

فرهنگ عمید

= گنجار

فرهنگ فارسی

( اسم ) سرخییی که زنان بر روی مالند غازه.

جمله سازی با گنجر

و همچنین هرماینی گنجر با رون ویزلی آخرین پسر خانواده ویزلی ازدواج کرده و صاحب دو فرزند به نام رز ویزلی و هوگو ویزلی می شوند.