کاجل

لغت نامه دهخدا

کاجل. [ ] ( هندی، اِ ) اسم هندی دوده است که بچشم کشند. ( فهرست مخزن الادویه ). اسم هندی اثمد است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

فرهنگ فارسی

اسم هندی دوده

جمله سازی با کاجل

💡 دگرگونه شد شاه از آیین خویش کاجل دید بالای بالین خویش

💡 ترسید کاجل به سر درآید بیگانه کسی ز در درآید

💡 راندیم چنان بی تو زعالم کاجل و عمر گر هر دو بگیرند عنان، باز نیاییم

💡 پر از گرد خودم آنگه شوم پاک کاجل گردم برد زین تخته خاک

💡 زان پیش کاجل فرا رسد تنگ و ایام عنان ستاند از چنگ

💡 نگه کن کاین کشاکش بر چه سانست کاجل زانسو امل زینسو کشانست