لغت نامه دهخدا
واضحات. [ ض ِ] ( ع ص، اِ ) ج ِ واضحة. رجوع به واضحة و واضح شود.
واضحات. [ ض ِ] ( ع ص، اِ ) ج ِ واضحة. رجوع به واضحة و واضح شود.
( صفت ) جمع واضحه
💡 تا ترا رمز واضحات آمد واضحاتت مغیّبات آمد
💡 روی در روی واضحات الثغر چشم در چشم «قاصرات اطرف»