هجیج

لغت نامه دهخدا

هجیج. [ هََ ] ( ع مص ) شکستن خانه را و ویران کردن. ( منتهی الارب ). ویران کردن خانه. ( اقرب الموارد ). || به مغاک فروشدن چشم کسی. || برآمدن بانگ آتش. || ( اِ ) بانگ آتش. ( اقرب الموارد ). || وادی مغاک. ( منتهی الارب ). وادی عمیق. ( اقرب الموارد ). || زمین دراز که بر شتاب آرد رونده را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || خطی که بر زمین کشند بطریق فال کهانت. ج، هُجّان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

شکستن خانه و ویران کردن ویران کردن خانه

جمله سازی با هجیج

پیشینه سکونت در این منطقه به پیش از تاریخ برمی‌گردد که کشف قباله‌های اورامان وجود حاکمیت آشوریان، مادها، هخامنشیان و یونانیان را تأیید کرده است. کهن‌ترین آثار سکونت انسان در بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی در اطراف روستای هجیج یافت شده و مربوط به دوران پارینه‌سنگی است که طبق گزارش باستان‌شناسان بیش از ۴۰ هزار سال تا حدود ۱۲هزار سال قدمت دارند. معماری پلکانی اورامان تخت و خانه‌های دیدنی آن، روستا را به‌شکل هرم‌گونه درآورده است که در راس این هرم قلعه‌ای باستانی قرار دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل