ناردین

اسم ناردین یک نام دخترانه فارسی است که معانی مختلف و زیبایی دارد. ناردین به نوعی گیاه اشاره دارد که گل‌های خوشه‌ای بلند، به هم فشرده و معطر دارد و رنگ‌های متنوعی مانند قرمز، آبی، سفید و زرد در آن دیده می‌شود. این گیاه پیازدار، علفی و پایا است و از خانواده سوسن‌ها به شمار می‌آید. همچنین ناردین به خوشه برخی گیاهان مانند جو و گندم نیز گفته می‌شود که نشان‌دهنده زیبایی و نظم طبیعی در طبیعت است. در گذشته، این واژه به صورت مجازی برای اشاره به موی صورت، گیسو و زلف نیز به کار می‌رفته است که بیانگر لطافت و زیبایی است. به طور کلی، نام ناردین نمادی از زیبایی، طراوت و عطر خوش طبیعت است و انتخاب آن برای دختران، نشانه‌ای از آرزوی داشتن صفات ظریف و دلنشین مانند گل‌های خوشه‌ای و معطر است. این نام علاوه بر زیبایی ظاهری، بار معنایی عمیقی دارد که به طبیعت و زندگی پیوند خورده است.

لغت نامه دهخدا

ناردین. ( اِ ) سنبل رومی. ( قانون ابوعلی سینا چ تهران ص 214 ) ( ذخیره خوارزمشاهی ) ( بحر الجواهر ) ( انجمن آرا ) ( فرهنگ شعوری ).سنبل رومی را گویند و آن زردرنگ می باشد و اگر در سرمه داخل کنند موی مژه را برویاند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). اسارون. ( فرهنگ دزی ). نردین و ناردین: سنبل رومی، معرب نَرذُس یونانی است. ( اقرب الموارد ). سنبل الطیب. ( ناظم الاطباء ). مؤلف اختیارات بدیعی آرد: آن بیخی است به لون مشابه مامیران و عروق الصفر بود و به شکل اسارون ریشه ریشه داشته باشد لیکن ریشه آن باریکتر از ریشه اسارون بود. نیکوترین فربه تازه و خوشبوی و آنچه به سپیدی مایل بود بد باشد و طبیعت ناردین گرم بود در دوم و خشک بود در سیم. در کحلها کنند موی مژه برویاند و وی بول و حیض براند و ورم رحم را نافع بود. در طبیخ وی نشستن و یکدرم از وی فالج و لغوه را نافع باشد و اسحاق گوید مضر است به شش و مصلح وی کتیرا بود با عسل و بدل وی سنبل هندی بود. ( از اختیارات بدیعی ). و نیز رجوع به تاج المصادر بیهقی شود.اسم یونانی مطلق سنبل است. ( تحفه حکیم مؤمن ). کلمه یونانی است و اگر تنها گفته شود منظور سنبل هندی است. و اگر ناردین قلیطی گفته شود منظور سنبل اقلیطی یا سنبل رومی است و ناردین أوری سنبل جبلی و ناردین اعر با معنایش سنبل بری است و به سنبل جبلی و فرو و اسارون گفته می شود زیراهمه اینها را بری می گویند. ( ابن بیطار ج 2 ص 175 ).
ناردین. ( اِخ ) از ولایات هندوستان است و به سال 405 هَ. ق. به دست سلطان محمودغزنوی گشوده شد. مؤلف «تاریخ دیالمه و غزنویان » آرد: سلطان محمود در سال 404 جنگ بزرگ دیگری در محل ناردین یکی از نقاط صعب العبور هندوستان کرده است که درتاریخ محاربات این پادشاه اهمیت فراوان دارد. سلطان محمود با لشکریانی عظیم در اواخر پائیز سال 404 به جانب هندوستان حرکت کرد اما سرمای شدید مانع از ادامه راه شد و ناگزیر به غزنین مراجعت کرد و تا فرارسیدن بهار به رفع نواقص سپاه پرداخت و در آغاز سال 405عازم هندوستان شد و در چند منزلی ناردین صف آرائی کرد و پس از نبردی سخت و دادن تلفات بسیار بر ناردین دست یافت. ( از تاریخ دیالمه و غزنویان ص 240 و 241 ).

فرهنگ عمید

سنبل رومی،ریشه ای شبیه مامیران.

فرهنگ فارسی

از ولایات هندوستان است که در سال ۴٠۴ ه.ق. به تصرف سلطان محمود غزنوی در آمد.
( اسم ) ۱ - سنبل الطیب ۲ - سنبل رومی. یا ناردین اقلیطی. سنبل رومی.

فرهنگ اسم ها

اسم: ناردین (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: nārdin) (فارسی: ناردین) (انگلیسی: nardin)
معنی: گیسو، زلف، ( در گیاهی ) گل خوشه ای بلند، به هم فشرده، و معطر به رنگ های قرمز، آبی، سفید و زرد، ( در گیاهی ) گیاه این گل پیازدار، علفی، پایا، و از خانواده ی سوسن است، ( در گیاهی ) خوشه ی بعضی گیاهان مانند جو و گندم، ( در قدیم ) ( به مجاز ) موی صورت

جمله سازی با ناردین

شرکت اولیسه ناردین در سال ۱۹۸۵ آغاز به ساخت سه ساعت مربوط به ستاره‌شناسی تحت عنوان «سه‌گانهٔ زمان» کرد که تأثیر بسزایی در پیشرفت این شرکت داشت. ساعت اول اسطرلاب گالیلئو گالیله نام داشت که در سال ۱۹۸۵ وارد بازار شد. این ساعت با ۲۱ قابلیت، در سال ۱۹۸۹ در کتاب رکوردهای جهانی گینس به‌عنوان پرقابلیت‌ترین ساعت جهان ثبت شده بود. تولید این اسطرلاب با دو ساعت ستاره‌شناسی دیگر ادامه پیدا کرد: آسمان‌نمای کوپرنیک در سال ۱۹۸۸ و تلوریم یوهانس کپلر در سال ۱۹۹۵.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال احساس فال احساس فال مارگاریتا فال مارگاریتا