نادیده گوی

نادیده‌ گوی به کسی گفته می‌شود که امری نامشهود، غیرقابل دیدن یا پنهان را بازگو می‌کند. یعنی این فرد توانایی دارد چیزهایی را بیان کند که معمولاً دیده نمی‌شوند یا از نظر دیگران پنهان مانده‌اند. این اصطلاح می‌تواند به کسی اشاره داشته باشد که حقایق پنهان، اسرار یا مسائل غیرمشهود را آشکار می‌سازد و آن‌ها را به زبان می‌آورد.

این واژه گاهی در متون ادبی یا عرفانی به کار می‌رود و بیانگر فردی است که فراتر از ظاهر و محسوسات، به عمق و واقعیت‌های نهان می‌پردازد. نادیده‌ گوی بودن نشان‌دهنده قدرت بیان و درک عمیق‌تر از مسائل پنهان و غیرقابل رؤیت است که برای دیگران ناشناخته باقی می‌ماند.

لغت نامه دهخدا

نادیده گوی. [ دی دَ / دِ ] ( نف مرکب ) کسی که امری نامشهود رابازگو کند:
فروگفت از این شیوه نادیده گوی
نبیند هنر دیده عیب جوی.سعدی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که امری نامشهود را بازگو کند: فرو گفت از این شیوه نادیده گوی نبیند هنر دیده عیب جوی. ( سعدی.لغ. )

جمله سازی با نادیده گوی

فرو گفت از این شیوه نادیده گوی نبیند هنر دیدهٔ عیبجوی