نادر برابر

لغت نامه دهخدا

نادربرابر. [ دَ ب َ ب َ ] ( ص مرکب ) بیجا. بی موقع. بی مناسبت. بی ربط. نادرست. ناموافق. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بیجا بی موقع.

جمله سازی با نادر برابر

💡 ترا گفتم من ای نادر برابر بباید شد به شکل آهوی زر

💡 این ماه چارده که ترا در برابر است حقا که پیش روی تو نادر برابر است